خانه وحشی بافقی

اداره میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری بافق

آدرس:
یزد، بافق ، خیابان مسجد جامع ، میدان خان
چکیده: خانه وحشی بافقی

فصل بهار به ویژه ماه های فروردین و اردیبهشت، فصل گردشگری استان یزد و شهرستان بافق است، در این میان خانه وحشی بافقی نیز به عنوان گنجینه ای از تاریخ و ادبیات، مورد توجه گردشگران قرار میگیرد.
کمال‌ الدّین یا شمس‌ الدّین محمّد وحشی بافقی یکی از شاعران نامدار سدهٔ دهم ایران است که در سال ۹۳۹ هجری قمری در شهر بافق از توابع یزد چشم به جهان گشود. دوران زندگی وی با پادشاهی شاه تهماسب صفوی، شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده هم زمان بود.
این مکان که به خانه وحشی بافقی معروف شده است با شماره ۱۴۰۳۸ در تاریخ  ۱۳۸۴/۱۱/۰۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

خانه وحشی بافقی بدلیل زيبايي در معماري و ابزار و ظروفي كه در آن وجود دارد، گردشگران بسياري را به خود جذب مي كند. این مکان محل استقرار اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بافق است.

مشخصات کلی
نام
خانه وحشی بافقی
قدمت
دوره قاجار
بازسازی
دهه هفتاد
پیشنهادات
بهترین زمان بازدید
ایام نوروز
مدت زمان بازدید
نیم ساعت
نزدیکترین جاذبه های گردشگری
مسجد جامع بافق
مسیر دسترسی
آدرس
یزد، بافق ، خیابان مسجد جامع ، میدان خان
امکانات
دسترسی به وسایل نقلیه
دستشویی
پوشش شبکه
متن کامل: خانه وحشی بافقی

خانه پر بود از متاع صبر این دیوانه را         سوخت عشق خانه سوز اول متاع خانه را
خواه آتش گوی و خواهی قرب، معنی واحد است         قرب شمع است آنکه خاکستر کند پروانه را

 

کمال‌الدین محمد وحشی بافقی، شاعر پرشور و نغزگفتار ایرانی قرن دهم هجری که قصیده، غزل، مثنوی و ترکیب ‌بندهای او مشهور و دلنشین است در سال ۹۳۶ هجری قمری در بافق یزد زاده شد.

وی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش سپری نمود. وحشی در جوانی به یزد رفت و از دانشمندان و سخنگویان آن شهر کسب فیض کرد و پس از چند سال به کاشان عزیمت نمود و شغل مکتب‌ داری را برگزید. وی در اواسط عمر به یزد بازگشته تا پایان عمر (سال ۹۹۱ هجری قمری) در این شهر زندگی کرد.

اين شاعر پرآوازه، يكي از شاعران بي بديل است که برخي غزل هاي او، فصل جدايي ناپذير ادبيات فارسي شده است.

کلیات وحشی متجاوز از نُه هزار بیت و شامل قصیده، ترکیب بند و ترجیع بند، غزل، قطعه، رباعی و مثنوی است. وحشی دو منظومهٔ عاشقانه دارد. یکی ناظر و منظور و دیگری فرهاد و شیرین یا شیرین و فرهاد به استقبال از خسرو و شیرین نظامی گنجه‌ای.

یزد آخرین سکونتگاه وحشی بافقی بوده که غالباً منزویانه زندگی کرده و در این مدّت، کمتر از یزد خارج می ‌شده است. سالخوردگان و ساکنان کوی پیر و برج یزد از پدران خود شنیده ‌اند که وی در همین محلّه زندگی می ‌کرده و عصرها سرکوچۀ آروک می‌ نشسته است. بعد ها نیز روبروی همین کوچه به خاک سپرده می ‌شود.

 

من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را        به یک پرواز بی‌ هنگام کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر نه پایی داشتم در گل        به دست خویش کردم این‌ چنین بی ‌دست و پا خود را
چنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم        که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
گر این وضع است می ‌ترسم که با چندین وفاداری        شود لازم که پیشت وانمایم بی ‌وفا خود را
چو از اظهار عشقم خویش را بیگانه می ‌داری        نمی ‌بایست کرد اول به این حرف آشنا خود را
ببین وحشی که در خوناب حسرت ماند پا در گل        کسی کو بگذراندی تشنه از آب بقا خود را

 

مشخصات خانه
خانه منسوب به وحشي بافقي خانه اي است از مصالح خشت و گل، جنب مسجد جامع كه داراي هفت اتاق محقر و به صورت چهار فصل بنا شده است. ايوان بزرگي كه در ضلع غربي خانه قرار دارد، زيبايي بنا را دو چندان كرده است. در ضلع شرقي خانه نيز زيرزميني قرار دارد كه در گذشته جوي آبي از آن مي گذشته و به عنوان خنك جا در فصل بسيار گرم تابستان استفاده مي شد.
خصوصيات اين خانه را ايرج افشار در كتاب يادگارهاي يزد اين چنين ذكر كرده است: خانه‌اي است مخروبه و كوچك. اين همان خانه اي است كه به نزد مردم به خانه وحشي بافقي شهرت دارد و به مناسبت وجود يك تخته سنگ قبر از قرن ششم كه بر ديوار خانه نصب بود، مورد احترام مردم واقع شده بود. شب ها در آنجا شمع روشن مي كردند و به زيارت مي ‌آمدند. متاسفانه این بنا تخريب شده و از سوي ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان يزد در دهه هشتاد مورد مرمت و بازسازي قرار گرفته است.
 

تاریخچه بنا
این خانه که به خانه وحشی بافقی شهرت دارد، در گوشۀ شرقی مسجد جامع بافق واقع بوده و مدّت زمانی دست ورثۀ شیخ شهاب قرار داشت که آن را قلمْ خانه می‌ نامیدند. در دهه پنجاه و قبل از انقلاب، شرکت سنگ ‌آهن برای احیای خانۀ وحشی مختصر تعمیری را در این خانه انجام می دهد. طرحی نیز برای بازسازی آن توسّط مهندس کریم پیرنیا  پیشنهاد می ‌شود.
در دهه شصت نیز ادارۀ فرهنگ و ارشاد بافق درخواست می ‌کند که برای جلب جهانگردان، خانۀ نامبرده تبدیل به گنجینه (موزه) شود، امّا متأسّفانه برای گسترش فضای مسجد جامع بافق، خانه تخریب می شود. در آذر ۱۳۷۲ قرار می ‌شود به وسیلۀ شرکت سنگ آهن بافق، بنای یادبودی به نام وی در همان مکان بنیاد شود.

برخی از مردم بافق معتقدند که خانۀ وحشی در اختیار کربلایی نامی بوده که خود را نوادۀ وحشی معّرفی می ‌کرده است. این خانه، تنها یک اتاق سالم چهار طاقی داشت که مردم در آن‌ شمع روشن کرده و دخیل می ‌شدند.


 

منابع:
mehrnews.com
isna.ir
afkarnews.ir
fa.wikipedia.org
safarnevis.com
fa.wikisource.org

شما هم می توانید در این مورد نظر دهید: