اقامتگاه بوم گردی باجی رباب روستای لوه

اولا تو تبلیغ که همچی سنتی ذکر شده کاملاسنتی نبود ما دوشب موندیم از لحاظ بهداشت حمام و دستشویی نه جایی بود برای اینکه لباس مونو آویزون کنیم باید کسی پشت در وایمیستاد حوله ای چیزی میداد. ظرف و ظروف کثیف بود یعنی ما اصلا از هیچ ظرفی استفاده نکردیم خودمون ظرف آورده بودیم تو اتاقش مارمولک بود و درو که باز میکردیم هوایی بخوریم زنبور پشت زنبور. مورچه داشت اتاق تمام دست و پای بچه ی مارو خورده بود. دوش حمام خیلی نزدیک به شیر آب گرم و آب سرد بود وقتی می‌خواستیم دوش بگیریم کمرمون می‌خورد به شیر آب. یخچال تمیز نبود قبل ما فریزر و خالی نکرده بودن . بهتر بود کمی تجدید نظر صورت بگیره واسه تبلیغی که میکنید

اگه بخوام دونه دونه ایراداتش رو بگم : اول اینکه به شدت دلگیر خست بخاطر تینکه تماما اتاق کاهگل هست و کف اتاق یک فرش ماشینی قهوه پهن شده و قسمتای خالی با روفرشیای مختلف پوشوندن که منظره دلچسبی واسه یه خونه روستایی نیست و یه اتاق بسیار کوچک که دیوارهای کاهگلی حس خفه گی بهت میده البته این سلیقه س و نمیشه به چشم ایراد بهش نگاه کرد ولی اگه غیر رنگ کاهگلی دیوارا بقیه وسایل هم متناسب با خونه روستایی بود منظره دلچسب تری داشت
۲- نبودن هیچ امکاناتی برای خواب: برای دو نفر فقط یه تشک باریک و دو تا پتو خیلی کثیف و سوراخ تو اتاق بود که اون هم با یه وضع بهم ریخته رو هم گذاشته شده بود وقتی ازشون تشک خواستیم دوتا پتو دادن که معلوم بود مسافرای قبلی رو تراس پهن میکردن و به جای رو فرشی ازش استفاده میشده چون جای سوختن زغال قلیون روشون بود که ما واقعا ازشون استفاده نکردیم و تا صبح سرما خوردیم
۳- آشپزخونه بدون هیچ امکاناتی: فقط دوتا بشقاب ملامین جرم گرفته داشت که وقتی بهشون گفتیم یه تابه دود زده آوردن البته ما ظرف در حد نیاز داشتیم ولی تو اقامتگاه قبلی اینقدر ظروف تمیز و با سلیقه ای داشتن که ما با فراق خاطر از همونا استفاده کردیم
۳- حموم و دسشویی یه جایی نداشت که وسایلت رو بذاری میخواستیم حوله ببریم تو حموم نمیشد، مجبوری به نوبت یکی پشت در وسایلو میداد بهمون و اینقدر روشور دسشویی کوچیک بود که عملا قابل استفاده نبود مثلا در حد یه کاسه بود و دوش حموم که ده بار کنده شد و خورد تو سرمون
خلاصه اگه گذرتون سنت لوه افتاد فکر موندن از سرتون بیرون کنین

اگه بخوام دونه دونه ایراداتش رو بگم : اول اینکه به شدت دلگیر خست بخاطر تینکه تماما اتاق کاهگل هست و کف اتاق یک فرش ماشینی قهوه پهن شده و قسمتای خالی با روفرشیای مختلف پوشوندن که منظره دلچسبی واسه یه خونه روستایی نیست و یه اتاق بسیار کوچک که دیوارهای کاهگلی حس خفه گی بهت میده البته این سلیقه س و نمیشه به چشم ایراد بهش نگاه کرد ولی اگه غیر رنگ کاهگلی دیوارا بقیه وسایل هم متناسب با خونه روستایی بود منظره دلچسب تری داشت
۲- نبودن هیچ امکاناتی برای خواب: برای دو نفر فقط یه تشک باریک و دو تا پتو خیلی کثیف و سوراخ تو اتاق بود که اون هم با یه وضع بهم ریخته رو هم گذاشته شده بود وقتی ازشون تشک خواستیم دوتا پتو دادن که معلوم بود مسافرای قبلی رو تراس پهن میکردن و به جای رو فرشی ازش استفاده میشده چون جای سوختن زغال قلیون روشون بود که ما واقعا ازشون استفاده نکردیم و تا صبح سرما خوردیم
۳- آشپزخونه بدون هیچ امکاناتی: فقط دوتا بشقاب ملامین جرم گرفته داشت که وقتی بهشون گفتیم یه تابه دود زده آوردن البته ما ظرف در حد نیاز داشتیم ولی تو اقامتگاه قبلی اینقدر ظروف تمیز و با سلیقه ای داشتن که ما با فراق خاطر از همونا استفاده کردیم
۳- حموم و دسشویی یه جایی نداشت که وسایلت رو بذاری میخواستیم حوله ببریم تو حموم نمیشد، مجبوری به نوبت یکی پشت در وسایلو میداد بهمون و اینقدر روشور دسشویی کوچیک بود که عملا قابل استفاده نبود مثلا در حد یه کاسه بود و دوش حموم که ده بار کنده شد و خورد تو سرمون
خلاصه اگه گذرتون سنت لوه افتاد فکر موندن از سرتون بیرون کنین

اگه بخوام دونه دونه ایراداتش رو بگم : اول اینکه به شدت دلگیر خست بخاطر تینکه تماما اتاق کاهگل هست و کف اتاق یک فرش ماشینی قهوه پهن شده و قسمتای خالی با روفرشیای مختلف پوشوندن که منظره دلچسبی واسه یه خونه روستایی نیست و یه اتاق بسیار کوچک که دیوارهای کاهگلی حس خفه گی بهت میده البته این سلیقه س و نمیشه به چشم ایراد بهش نگاه کرد ولی اگه غیر رنگ کاهگلی دیوارا بقیه وسایل هم متناسب با خونه روستایی بود منظره دلچسب تری داشت
۲- نبودن هیچ امکاناتی برای خواب: برای دو نفر فقط یه تشک باریک و دو تا پتو خیلی کثیف و سوراخ تو اتاق بود که اون هم با یه وضع بهم ریخته رو هم گذاشته شده بود وقتی ازشون تشک خواستیم دوتا پتو دادن که معلوم بود مسافرای قبلی رو تراس پهن میکردن و به جای رو فرشی ازش استفاده میشده چون جای سوختن زغال قلیون روشون بود که ما واقعا ازشون استفاده نکردیم و تا صبح سرما خوردیم
۳- آشپزخونه بدون هیچ امکاناتی: فقط دوتا بشقاب ملامین جرم گرفته داشت که وقتی بهشون گفتیم یه تابه دود زده آوردن البته ما ظرف در حد نیاز داشتیم ولی تو اقامتگاه قبلی اینقدر ظروف تمیز و با سلیقه ای داشتن که ما با فراق خاطر از همونا استفاده کردیم
۳- حموم و دسشویی یه جایی نداشت که وسایلت رو بذاری میخواستیم حوله ببریم تو حموم نمیشد، مجبوری به نوبت یکی پشت در وسایلو میداد بهمون و اینقدر روشور دسشویی کوچیک بود که عملا قابل استفاده نبود مثلا در حد یه کاسه بود و دوش حموم که ده بار کنده شد و خورد تو سرمون
خلاصه اگه گذرتون سنت لوه افتاد فکر موندن از سرتون بیرون کنین