باغ سنگی سیرجان

چکیده: باغ سنگی سیرجان

باغ سنگی از جاذبه‌ های استان کرمان و شهر سیرجان است. این محوطه که قبلاً باغی بوده در دهستان بلورد، روستای میاندوآب و ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان قرار دارد.

باغ سنگی سیرجان که تنه درختان آن خشکیده و به جای میوه از شاخه درختان سنگهای کوچک و بزرگ آویزان است حکایت غریبی است از مردی که در مقابل سختیهای روزگار یکی از زیباترین موزه های هنر انتزاعی را در بیابان برپا کرد.

در سال ۱۳۵۵ پرویز کیمیاوی فیلمی را بنام باغ سنگی از این باغ با شرکت درویش خان اسفندیارپور ساخت که برنده جایزه خرس نقره ‌ای جشنواره بین‌ المللی فیلم برلین شد.

درویش خان اسفندیارپور در سن ۸۳ سالگی در ۱۸ فروردین ۱۳۸۶ درگذشت و پیکرش در این باغ دفن گردید.

مشخصات کلی
نام
باغ سنگی سیرجان
ویژگی گیاهی
در این باغ بجای دخت میوه، درخت سنگی به عمل آمده است.
پیشنهادات
وسایل مورد نیاز
دوربین عکاسی
مسیر دسترسی
آدرس
کرمان، سیرجان، بلورد، روستای میاندوآب
امکانات
پوشش شبکه
متن کامل: باغ سنگی سیرجان

کرمان سرزمینی است مملو از زیبایی و تحیر، از بناهای تاریخی و گنبد جبلیه که با شیر شتر ساخته شده گرفته تا افسانه کرم شب تاب قلعه دختر، از گرمترین نقطه زمینش تا حکایت خانه های سنگی که در دل کوههای میمند کنده شد است، از دهکده زیبای کوتوله های شهداد تا شهر دقیانوس در کرانه رودخانه هلیلی رود. اما حکایت باغی بزرگ که درختان چوبی آن میوه هایی از سنگ داده اند و این روزها به سوژه عکاسان و گردشگران تبدیل شده است حکایت شندینی دارد.

این باغ که از شاهکارهای تاریخ است، به دست فردی ناشنوا به نام “درویش خان اسفندیار پور” که به کشاورزی اشتغال داشته حدود سی سال پیش ساخته شده است. باغ سنگی در حقیقت یادگار گلستانی است که وی روزگاری از دست داده است و به خیال خود بوستانی از سنگ و چوب را به جای آن برمی گزیند. این باغ به شکل شش ضلعی نامنظم طراحی گردیده است.

درویش خان اسفندیارپور، مردی بود کر و لال که با خانواده‌ خود در ۴۰ کیلومتری سیرجان از طریق دامداري و كشاورزي زندگی می ‌کرد. او پس از اصلاحات ارضی در سال ۱۳۴۰ برای اعتراض بخاطر از دست دادن املاکش، دست از باغداری برداشت تا اینکه همه درختان زمین باقی مانده او (پس از تقسیم اراضی) خشک شدند.

درویش خان که این ظلم را بار سنگینی بر دوش خود و خانواده اش می دید پریشان شد و در صحرای مجاور یکی از باغهای خشک شده خود چادر زد. او به همه شاخه ‌های درخت‌ های میوه سنگ آویزان کرده و از آنها چون میوه حقیقی مراقبت ‌کرد.

عجیب اینکه در برخی موارد تنه های درختان خشک شده و سنگهای عظیمی که به آنها اویزان شده است آنقدر بزرگ هستند که مشخص نیست این مرد چگونه از پس احداث این باغ سنگی برآمده است.

در سال ۱۳۵۵ پرویز کیمیاوی بعد از بازدید از این باغ شگفت انگیز تصمیم گرفت که فیلمی از زندگی خان بسازد که در آن درویش خان و خانواده وی نقشهای اصلی را ایفا کردند. این فیلم توانست جایزه های بسیاری را در جشنواره های داخلی و خارجی از جمله جشنواره خرس نقره ای فیلم برلین را کسب کند.

در این فیلم نشان داده شده است که پس از خشک شدن باغهای درویش خان، وی در چادری نیمه شب درحال استراحت بوده که خواب باغی را می بیند از سنگ، پس از آنکه از خواب بیدار می شود به جستجوی سنگها می رود و در بستر رودخانه و کوه نزدیک به باغش سنگهای سوراخ شده ای را می یابد و آنها را با طی چندین کیلومتر راه به محل احداث باغ می آورد و از تنه درختان آویزان می کند.

از خواب نما شدن تا اعتراض به خشک شدن باغها
اما خانواده درویش خان چیز دیگری را می گویند، به گفته خانواده درویش خان به دلیل اینکه خان گنگ بوده و نمی توانسته اعتراض خود را به از دست دادن زمینهایش بیان کند این باغ را به سبب نشان دادن اعتراض به ظلمی که بر وی رفته بنا کرده است.
درویش خان که زندگی خود را از دست رفته دید، ابتدا تنه درختان باغ خشک شده اش را از خاک بیرون آورد و بعد به محل احداث باغ منتقل کرد و در نهایت به گفته روستائیان گودالی به عمق یک متر حفر کرده و تنه درخت را در آن استوار می کرد.
برای تهیه سیم برای اتصال سنگها به تنه درختان لاستیکهای فرسوده خودروها را جمع کرده آتش می زده و بعد سیم درون آن را خارج می کرد.

راز سوراخ بودن سنگها
اما در این میان چند نکته عجیب وجود دارد نخست اینکه تمام سنگهایی که به درختان متصل شده اند به طرز ماهرانه ای سوراخ شده اند در حالیکه هیچ دستگاهی برای سوراخ کردن سنگها وجود نداشته و به نظر می رسد سنگهایی که سوراخ شده اند به وسیله درویش خان از اطراف و به خصوص از کوه نزدیک به باغ جمع آوری می شده است. برخی سنگها آنچنان بزرگ هستند که یک مرد تنومند به سادگی نمی تواند آنها را جمع آوری کند.
دوم اینکه پس از مرگ درویش خان یکی از درختان فرو می ریزد و برای سرپا کردن دوباره آن چندین مرد از روستای اطراف به زحمت توانستند درخت را استوار و سنگها را مجددا آویزان کنند با این وجود باید گفت درویش خان تمام سالهای عمر خود را برای ساخت این باغ سنگی صرف کرد و برای ساخت آن از تکنیکهای ویژه ای استفاده کرد که با مرگ خود راز آنها را نیز سر به مهر گذاشت.

باغ سنگی آینه ای از زندگی درویش خان
آویزان کردن هر سنگ و احداث هر یکی از درختان که طی سالهای طولانی انجام شده است برای شخص درویش خان از معنای خاصی برخوردار بوده است بطوریکه هر گاه در زندگی درویش خان اتفاقی روی می داده است یک سنگ و درخت جدید بنا می کرده است.
مثلا وقتی نوه اش به سربازی می رود سنگی گرد همانند سری تراشیده را به درختی آویزان می کند و اگر روز خاصی بوده درختی دیگر را بنا به تفکرش در خصوص آن روز برپا می کرده است.

درویش خان هیچ گاه فکر نمی کرد که روزی این باغ که از تفکراتش نشات گرفته به مرکز توجه گردشگران و عکاسان تبدیل شود.

سرانجام درویش خان در ۱۹ فروردین سال ۱۳۸۶ و در سن نود سالگی در کنار درختانش جان باخت و همانجا نیز دفن شد.

پس از درویش خان دیگری کسی به فکر سامان دادن به باغ خان نبود. اما کیمیاوی در سال ۱۳۷۳ یک بار دیگر برای اینکه ببیند پیر مردی که درباره زندگیش فیلم ساخته چه روزگاری دارد به این باغ سر زد و فیلمی دیگر از شرایط آن زمان باغ تهیه کرد. پس از پخش این فیلم مسئولان مربوطه قول همکاری برای حصار کشی باغ و ساماندهی آن دادند اما تاکنون هیچ اقدام مناسبی برای این باغ صورت نگرفته است.

امروز هر چند باغ درویش خان اسفندیارپور همچنان محل توجه گردشگران داخلی و خارجی است اما عدم توجه به باغ سنگی درویش خان و عدم حمایت از ساماندهی این باغ موجب شده است که باغ سنگی خان در معرض تخریب و آسیب جدی قرار گیرد.

موقعیت مکانی
باغ سنگی سیرجان در دهستان بلورد، روستای میاندوآب، در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان واقع شده است.


منابع:
میراث فرهنگی کرمان
fa.wikipedia.org
mehrnews.com

شما هم می توانید در این مورد نظر دهید: