در گویش بختیاری به این مجسمهها برد شیر میگویند. منطقه بختیاری سرزمین شیرهای سنگی است. این مجسمههای شیری هنوز در قبرستانهای قدیمی بختیاری دیده میشوند. معمولا اندازه شیرهای سنگی قرار گرفته شده بر روی قبور بستگی به جایگاه متوفی نزد بازماندگانش دارد و ساختار شیرهای سنگی به گونهای است که انتهای دست و پای شیر معمولا بر روی سطحی سنگی گذاشته میشود تا برای سر پا ماندن شیر در دل خاک دفن گردد و دستها به شکل حراست به جلو کشیده شدهاند که البته شیوهٔ تراش شیرهای سنگس نزد قبایل مختلف بختیاری دارای تفاوتهای جزئی با یکدیگر میباشند و شمشیر، خنجر یا گرز از جمله نقشهایی است که بر روی آنها حک میگردد.
مجسمه سنگی(نوعی شیر) که معمولا بر اساس رسم و رسوم ایل بختیاری، بعنوان سنگ مزار بر گوری گذاشته می شود که صاحب آن در زمان حیاتش از خود دلاوریها، رشادتهای زیادی نشان داده باشد. ظاهرا این ابتکار توسط تراشنده گان مجسمه شیر سنگی از دوران اتابکان لر بزرگ مرسوم گردیده است. هر چند در این حرفه ماندگار، تراشندگان این مجسمه، ظرافت چندانی را در ساخت آن لحاظ نکرده اند، لیکن صلابت و قدرت این مجسمه بقدری است که وقتی به آن می نگری، نمونه های بارز و روشنی از آزادی، ابهت و رشادت فروزان تاریخ بختیاری بدست می آید و از نمادهای مهم فرهنگی مردم زاگرس میانی و زاگرس غربی است. (محدوده استانهای خوزستان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد)
خوزستان را می توان موزه روباز شیرهای سنگی تاریخ ایران خواند. انسانها اعتقاد دارند که هر حیوانی مظهر یک خوی و خصلت است، به همین دلیل معتقدند که اسب مظهر نجابت، گاو مظهر فراوانی، سگ مظهر وفاداری و روباه مظهر مکر و شیر، مظهر صلابت و قدرت است. در گذر از چهار محال بختیاری تا خوزستان، آنجا که پیچ و خم جادهها مسافران را مهمان روستاها و مسکن مردم ایل بختیاری میکند، شیرهای سنگی کوچک و بزرگ با غرور و عظمت بیبدیلی که نشان از دلاوری و قهرمانی در میان این مردمان دارد، یکی یکی رخنمایی میکنند. «هنری لایارد»، در کتاب ماجراهای اولیه، آورده: <<بختیاریها، تندیس و نقش شیر را به روی قبور خوانین و افراد سرشناس نصب یا نقر میکنند، تا خاطره سلحشوری و جنگجویی آنها، برای همیشه زنده بماند.>> شهر هفشجان در گذشته یکی از مراکز مهم شیرتراشی بوده است. شیرهایی که در قبرستانهای هفشجان باقی مانده، از زیباترین و خوش نقشترین شیرهای سنگی محسوب میشوند.
شیر سنگی برای قوم بختیاری تنها نماد غیرتمندی و بی باکی و زورمندی نبوده، بلکه این قوم چون شیعه و پیرو علی بن ابیطالب بود، از این رو ارزش و مفهوم ولایتمداری و پایبندی به مرام و مسلک آن امام هُمام و آیین سرافراز تشیع را نیز در نظر گرفت و این ارزشها را در قالب تسبیح، که نماد و مظهر پارسایی و نماز و نظر پاکی است، روی پیکره شیر سنگی حک کرد و به آن تجلی بخشید. شیرهای سنگی در هیچ کجای ایران به اندازهای که در استانهای خوزستان و چهارمحال بختیاری خانه گزیدهاند به چشم نمیآیند. اما گویا همین فراوانی و پراکندگی، از بین رفتنشان را امری عادی جلوه داده و در نظر مردم و مسئولان از ارزش و اهمیت آنها کم کرده است. شیرهای سنگی قابل جابجایی و در معرض تخریب هستند، بسیاری از این شیرها به سرقت رفته و شماری هم شکسته شده و در لابه لای جرزهای دیوار و ساختمانها به کار گرفته میشوند.
در کتاب نماد در فرهنگ بختیاری نوشته حسین مددی از قول لایارد آمده است: لرها (بختیاریها) عقیده دارند که شیرها به دو نوع مسلمان و کافر تقسیم شدهاند. نوع اول دارای رنگی گندمگون و زرد روشن و نوع دوم قهوهای رنگ با یال و پشت سیاه. آنان معتقدند که اگر کسی مورد حمله شیر مسلمان واقع شود باید کلاه خود را از سر بردارد و در نهایت ادب و خضوع او را به نام «علی» قسم دهد که وی را ببخشد. شیر با شنیدن این درخواست پی کار خود خواهد رفت. اما اگر شیر کافر باشد، توجه نخواهد کرد... هنوز هم در مراسم سنتی هنگامیکه شخصی دچار ضعف و سستی شود، او را از زیر تنه شیر سنگی عبور میدهند. زیرا بر این باورند که ترسش خواهد ریخت. و یا هنگامیکه فردی دچار سیاهسرفه میشود، زیر تنه شیر سنگی گودالی کنده پر از آب میکنند و بیمار را وادار میکنند که از آن بنوشد تا سلامتیاش را بازیابد.... .
شیر نماد ملی
در هنر ایران، شیر همواره با خورشید، به عنوان نماد ملی ایرانیان محسوب میشد، که اشاره به ساکن شدن قدرت در خورشید دارد. این جانور، تقریباً در کلیه تمدنهای خاور نزدیک، به عنوان سمبل قدرت و شجاعت به کار رفته است. قدیمیترین شیر سنگی موجود در استان چهار محال و بختیاری مربوط به دوره صفویه است. بنا به گفتهها شیر سنگی یادگار دوران مادهاست. در تاریخ ساخت این تندیس، اختلاف نظر است. شیر به جهت خصوصیات بیمانندش در فرهنگ اقوام مختلف جایگاهی ویژه دارد. معانی سمبلیک شیر در ادبیات ملل گوناگون، بیشتر نماد پیروزی، قدرت، دلاوری، نجابت، نیروی ماورای انسانی و… بودهاست. بختیاریها با توجه به این مفهوم و معنا، شیر را به عنوان نماد خود پذیرفتهاند. در نقوش تخت جمشید، جامها، الواح ساسانی و قالیهای شکارگاهی، همهجا شیر در جدال با دلاوران، نقش بسته است. منشأ شیرهای سنگی و بافتههای منقش به شیر را، میتوان در همان سنت دیرین و باستانی جستوجو کرد، که در فرهنگ قوم بختیاری رسوخ کرده است. شیر در نگار کندههای صخره ای، تندیس های متنوع و سکههای رایج ادوار تاریخی و بافتههای عشایر دارای معانی نمادین بوده است لذا بختیاریها با اقتباس از اصل منشا این فلسفه، شیر را به عنوان نماد خود پذیرفته اند و با تکیه بر همین اصل، با رها کردن این سمبل از قید و بند نمادهای درباری و سلطنتی توانستند آن را به عنوان نماد خود برگزیند. هنری که به طبیعت وابسته است و سادگی ، وقار و خشونت را در هم می آمیزد. بنابراین منشاء شیرهای سنگی و بافته های منقوش به شیر را می توان در همان سنت دیرین و باستانی جستجو کرد که بدین صورت در زمینه های دیگر در فرهنگ این قوم رسوخ کرده و به نحو اصالت مندی احیا شده است. بختیاریها روی قبر بزرگان و جوانمردانشان تندیس شیر سنگی میگذاشتند. شیر در میان بختیاریها نماد شجاعت است. نماد شیر علاوه بر این تندیسها، در قالی و گلیم و گبههایی که بختیاریها میبافند نیز دیده میشود.
واژه شیر، در ادبیات شفاهی و عامه این قوم در وصف پهلوانان و نامداران نیز رخنه کرده است. واژه هایی همچون شیر اوژن، شیر مرد، شیرگیر، شیرعلی، شیر محمد، شیرعلی مردون، شیرمردان، شیر کش، شیرزن، شیر پیا و در اشعار آنها:
چون این شیرسنگی، سر شیر خفت
ز شیران نمادی بگردید جفت
به ایلی که مردان جنگی بود
سر قبر شان شیر سنگی بود
منابع:
hamshahrionline.ir
tamaddonha.ir
touristguide.blogfa.com