عیلام یا به صورت جدیدتر، ایلام، نام یک تمدن در منطقهای است که بخش بزرگی در جنوب غربی فلات ایران را در پایان هزارهٔ سوم قبل از میلاد در بر میگرفت ولی در دورهٔ هخامنشیان به منطقه جغرافیایی سوزیانا شوش (Susa) تقلیل یافت. عیلامیان کشورشان را «هَلتَمتی» بهمعنی «سرزمین خدا» میخواندند، اکدیان بدان «اِلامتو» (Elamtu) میگفتند و سومریان آن را با اندیشهنگاشت NIM به معنای «بالا و مرتفع» مینوشتند.
در 3500 پیش از میلاد، نخستین شاهنشاهی عیلامی در شوش (در جنوب غربی ایران) تشکیل شد. سفالینههای نقاشی شده متعلق به حدود ۳٬۵۰۰ پیش از میلاد در شوش واقع در عیلام بیانگر دورهای پیشرفته از طرحهای هندسی، ایجاد سبک خاص از انسان و شکلهایی از جانوران در آنها می باشد.
در حدود ۲٬۷۰۰ پیش از میلاد پادشاهی عیلام به پایتختی شوش تشکیل گردید. همچنین در حدود ۲٬۰۹۴ تا ۲٬۰۴۷ پیش از میلاد عیلام توسط شولگی پادشاه دوم سلسله سوم اور تسخیر گردید و بعداً در سال ۲٬۰۰۴ پیش از میلاد سلسله سوم اور توسط عیلام واژگون میشود.
در سال ۶۳۹ پیش از میلاد آشوربانیپال شاه آشور، عیلام را شکست داد و شوش را غارت کرد. پس از این جنگ، عیلام هرگز به عنوان یک قدرت مستقل ظاهر نگردید. عیلامیان از آغاز دوره پیشعیلامی تا پایان دوره عیلام نو، حدود ۲۶۶۱ سال در جنوب غربی ایران زندگی و حکومت میکردند.
در مرکز این شهرباستانی، معبد عظیم چغازنبیل به صورت طبقه طبقه بنا شده است و معبد چغازنبیل بزرگترین اثر معماری بر جای مانده از تمدن عیلامی است که تا کنون شناخته شده است. معبد چغازنبیل، بنایی مربعی با صدوپنج متر طول و عرض و 52 متر ارتفاع در پنج طبقه ساخته شد که امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها 2 طبقه و نیم از آن باقی مانده است.
بنای زیگورات چغازنبیل از آجر ساخته شده است و بر روی آجرهای آن نوشته های زیادی به خط ایلامی دیده میشود. در تمام طول بنای زیگورات آبراههایی دیده میشود ،شاید دلیل آنها حفاظت از بنا در مقابل بارانهای سیل آسای محل است. دورتادور معبد چغازنبیل سنگفرش است و در بعضی از سنگفرشها آثار جای پای بچه دیده میشود. دلیل آن تا کنون نا معلوم است. در شمال غربی بنای زیگورات پناهگاههای کوچکی وجود دارد که مربوط به خدای ایلامی ایشنیکراب است. درون محوطه یک ساعت خورشیدی بزرگ نیز دیده میشود.
دورتا دور زیگورات چغازنبیل را دیواری احاطه می کرده که در مجاورت آن در جبهه شمال غربی معابدی برای خدایان کریریشا، ایشنی کرب و هومبان بنا شده است.همچنین معابد دیگری در جبهه شمال شرقی قرار داشته اند و مجموعه این معابد توسط حصار دیگری احاطه می شده است.در خارج از این حصار بقایای اندکی از خانه های شهر در سطح زمین دیده می شوند. دورتادور شهر سومین دیوار قرار داشته که کل شهر را محصور می کرده. در زیر یکی از این کاخ ها پنج مقبره زیرزمینی کشف شده است که احتمالا به خانواده شاهی تعلق داشته اند. در طرف مقابل شهر و بر روی ضلع شمال غربی حصار خارجی مخزنی برای آب موجود است.
بناهای مهم چغازنبیل عبارتند از :
حصار اول که به آن حصار تمنوس می گفته اند معبد ذیقورات یا زیگورات، معبد الهه اینشوشیناک، مجموعه معابد شمال غربی، معبد چهارگوش غربی، معبد چهارگوش جنوب شرقی، نیایشگاه های سه گانه، دروازه بزرگ، دروازه ارابه ها، دروازه شمال شرقی را در بر میگیرد. جنس این دیوار از خشت و گل کوبیده است.
حصار دوم، حصاری است که حصار اول و بخشی از بناهای تاریخی چغازنبیل مانند معابد هیش میتیک و روهوراتیو، دروازه شوش، دروازه مسدود شده، گذرگاه شاهی، برج نورکیپرات، مجموعه غربی را در بر میگیرد.
حصار سوم چغازنبیل نشانگر محدوده شهر بوده است و حصارهای اول و دوم و مجموعه بناهای چغازنبیل را در بر می گیرد. مصالح به کار گرفته شده در ساخت این حصار، عموما خشتی هستند.
از دیگربناهای چغازنبیل می توان به نیایشگاه نوسکو، مخزن، کاخ آرامگاه ها، کاخ شماره 2 و 3 اشاره کرد.
واژه شناسی
زیگورات در زبان عیلامی به معنای نیایشگاه است و چغازنبیل واژه ای محلی به معنای زنبیل واژگون است و نام باستانی این بنا به شمار نمی آید بلکه این مکان نزد باستان شناسان به دور اونتاش معروف می باشد که به معنای قلعه اونتاش است البته در برخی متون میخی از این شهر با عنوان ال اونتاش به معنی شهر اونتاش نام برده شده است.
زیگورات چُغازَنبیل
این نیایشگاه توسط اونتاش ناپیریش (حدود ۱۲۵۰ پ. م.)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، الهه نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شده است و در حمله سپاه خونریز آشور بانیپال به همراه تمدن ایلامی ویران گردید. در سال ۱۸۹۰ میلادی زمینشناس سرشناس ژاک دو مورگان گزارش میدهد که در ناحیه چغازنبیل معادن نفت وجود دارد. گویا شرکت نفت ایران در پی همین گزارش بود که پایهگذاری شد. پس از گذشت پنجاه سال مهندسانی که سرگرم فعالیتهای نفتی در چغازنبیل بودند آجری را یافتند که روی آن نوشتههایی بود. آجر را برای باستانشناسانی که در شوش کاوش میکردند فرستادند و پس از آن یک زنجیره کاوشهایی در چغازنبیل صورت گرفت که به کشف معبد چغازنبیل و آثار مهم دیگری انجامید. سدههای متمادی این بنا در زیر خاک به شکل زنبیلی واژگون مدفون بود تا اینکه به دست رومن گیرشمن فرانسوی در زمان پهلوی دوم از آن خاکبرداری گردید. گرچه خاکبرداری از این بنای محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تکمیل دانش دنیا نسبت به پیشینه باستانی ایرانیان گردید، اما پس از گذشت حدود ۵۰ سال از این کشف، دست عوامل فرساینده طبیعی و بی دفاع گذاشتن این بنا در برابر آنها آسیبهای فراوانی را به این بنای خشتی - گلی وارد کرده و خصوصاً باقی مانده طبقات بالایی را نیز دچار فرسایش شدید کرده است.
اهميت اين محوطهی تاريخی به عنوان مهمترين اثر بهجایمانده از دوران حکومت ايلامی، قدمت ٣٠٠٠ سالهی منطقه همراه با جاذبههای طبيعی از جمله عوامل مؤثر در به ثبترسيدن اين مجموعه بهعنوان ميراث جهانی بودهاند. فرسايش طبيعی و خسارتهای ناشی از جنگ ايران و عراق، آسيبهای فراوانی را متوجه اين شهر کهن نمود. برای جلوگيری از تخريب هر چه بيشتر اين منطقه، در سال ١٩٩٨ ميلادی، توافقی بين سازمان ميراث فرهنگی ايران، يونسکو، بنياد اعتباری ژاپن و مؤسسهی کراتره فرانسه (مؤسسهی بينالمللی حفاظت از بناهای خشتی)، برای اجرای طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطهی تاريخی چغازنبيل در زمينههای مختلف علمی صورت گرفت. در راستای اجرای اين طرح، يک پايگاه دائمی پژوهشی شامل آزمايشگاه، بخش حفاظت و مرمت، کتابخانه، بخش رايانهای و بخش مطالعات سفال در قسمت اداری موزهی هفتتپه ايجاد و تجهيز شده است.
همانطور که ذکر شد، اونتاش گال پادشاه ایلام باستان است که دستور ساخت این شهر مذهبی را داده است. بنای چغازنبیل در میانه این شهر واقع شده است و مرتفعترین بخش آن است.
در چغازنبیل کتبهای با متن زیر پیدا شد.
من اونتاش گال: آجرهای طلائی را حکاکی کردم. من در اینجا این مأوا را برای خدایان گال و ابنشوشیناک برپا کردم و این مکان مقدس را هدیه کردم. باشد که کارهای من که هدیهای است برای خدایان گال و اینشوشیانک پذیرفته شود.
چغازنبیل جزو معدود بناهای ایرانی است که در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. در بعضی از کتب تاریخی قدیمی، شوش (شهر باستانی) را چغازنبیل نامیدهاند.
کشف چغازنبيل
در سال ١٩٣٥ ميلادی هنگامی که شرکت نفت ايران و انگليس در حوالی رود دز به حفاریهای نفتی مشغول بود، يکی از کارمندان نيوزيلندی شرکت به نام «براون» متوجه مجموعهی عظيمی شبيه تپه شد که در مکانی مرتفع قرار گرفته بود. او از آن مجموعه که در زير خاک مدفون بود آجری کتيبهدار پيدا کرد. در همان زمان يک گروه باستانشناس در فاصلهی ٣٥ کيلومتری در شوش به کاوشهای باستانشناسی مشغول بود. براون آن آجر را نزد گروه برد تا شايد از راز آن تپه پرده بگشايند. اينگونه بود که حفاریهای نفتی، نام زيگورات چغازنبيل را در اذهان زنده کرد. بعدها کاوشهای باستانشناسی بين سالهای ١٩٥١ تا ١٩٦٢ ميلادی توسط رومن گيرشمن (Roman Girshman) باستانشناس فرانسوی انجام شد که اطلاعات مفيدی را از دل خاک در مورد چغازنبيل بيرون کشيد.
معرفی زيگورات
در بينالنهرين اعتقاد مردم بر اين بود که خدايان متعددی دنيا را کنترل و اداره میکنند و هر شهری را خدايی است که از آن محافظت میکند. مردم در مرکز شهر برای خدايان معبد درست میکردند تا در آن زندگی کنند که گاه به شکل زيگورات بود. معابد کوچکتری هم ساخته میشد تا مردم هدايا و پيشکشهای خود را تقديم خدايان کنند.
زيگورات (Ziqqurat) ساختمانی هرمی شکل بود که در چند طبقه ساخته میشد و با پلکانهای متعدد به طبقات بالا میرسيد. زيگوراتها در بينالنهرين قدمتی چندهزارساله دارند که در فاصلهی سالهای ٢٢٠٠ تا ٥٥٠ قبل از ميلاد ساخته شدهاند.درمورد فلسفهی وجودی زيگوراتها سه نظريه عنوان شده است: اول، آنها برای مصون نگهداشتن گندم از سيلاب بهاری ساخته میشدند. دوم، اين زيگوراتهای سترگ تقليدی از کوههای مقدس دورتادور فلات ايران بود. بنابراين اگرچه پيدايش اين بناها در خاک بينالنهرين بود ليکن الهامبخش آنها ايران و معنای آنها از اين سرزمين گرفته شده بود. بنابر نظريهی سوم که البته معروفترين قول است، زيگورات نردبان صعود به آسمان بوده است.
پس از چندهزار سال هنوز هم تعدادی از اين زيگوراتها يافت میشود، به عنوان مثال زيگورات اور (Ur ziqqurat) در جنوب بينالنهرين و زيگورات چغازنبيل در ايران. زيگورات اور که ٢١١٠ سال قبل از ميلاد ساخته شده قديمیترين و زيگورات چغازنبيل بزرگترين زيگورات جهان هستند.
شهر چغازنبيل
محدودهی حکومت ايلامیها خوزستان، لرستان، پشتکوه و کوههای بختياری بود که از غرب به دجله، از شرق به قسمتی از پارس، از شمال به راه بابل و همدان و از جنوب به خليج فارس محدود میشد و پايتخت آن شهر باستانی شوش بود. با به حکومت رسيدن اونتاش نپيريشا (Untash Napirisha) در قرن ١٣ قبل از ميلاد (١٣٤٠–١٣٠٠ قبل از ميلاد)، چغازنبيل در نزديکی رود دز ساخته شد و دوراونتاش (Dur Untash) ناميده شد. دوراونتاش به معنای قلعهی اونتاش است. در بعضی از متون به خط ميخی اين شهر الاونتاش (Ul Untash) ذکر شده که به معنی شهر اونتاش است.
اين شهر از سه حصار تودرتوی خشتی تشکيل شده و دروازهی اصلی آن بر روی حصار بزرگ در ضلع شرقی قرار دارد. در حد فاصل حصار اول و دوم کاخهای شاهی و آرامگاههای سلاطين ايلام قرار دارند. در بين حصار دوم و سوم بقايای تصفيهخانهی آب ديده میشود که جزو قديمیترين تأسيسات آبرسانی به شمار میرود. آب آن از رودخانهی کرخه در فاصلهی چهل و پنج کيلومتری از طريق کانالی تأمين میشد. در مرکز حصار سوم معبد اصلی (زيگورات) قرار دارد.
تصوير بنيانگذار چغازنبيل –اونتاش نپيريشا– بر روی سنگ همراه با مجسمهی مفرغی همسرش ملکه نپيراسو (Napirasu) هماکنون در موزهی لوور پاريس نگهداری میشوند. مجسمهی ملکه، وی را در حال عبادت در برابر خدايان نشان میدهد. همچنين بر روی دامن ملکه نام وی به همراه چند دعا به خط ميخی درج شده است.
زيگورات چغازنبيل
زيگورات چغازنبيل معبد اصلی (زيگورات) مربعی به ضلع ١٠٥ متر است که اضلاع آن در جهات اصلی شرقی، غربی و شمالی و جنوبی واقع شدهاند. اصل اين معبد با بهکارگيری ميليونها آجر و در پنج طبقه به ارتفاع ٥٢ متر ساخته شده بود که در حال حاضر تنها دو طبقه از آن باقی مانده است. به غير از طبقهی اول و پنجم، تمامی طبقات از خشت پر شده بودند. طبقهی پنجم که مرتفعترين طبقه محسوب میشد و تنها کاهنها و خانوادهی شاهی اجازهی ورود به آن طبقه را داشتند، جایگاه قراردادن خدای اينشوشينک (god Inshushinak) يا خدای خاص شهر شوش بود. در حقيقت اونتاش، پادشاه ايلامی، اين بنا را برای اينشوشينک ساخت. ايلامیها معتقد بودند که هنگام غروب، خدايشان از آخرين طبقهی زيگورات به آسمان پرواز میکند و روز بعد باز میگردد.
بر روی ديوارهای معبد آجرهايی به خط ميخی مشاهده میشود که همگی دارای متنی يکسان هستند و بيانگر نام پادشاه و هدف او از ساخت اين معبد است: «من اونتاش، پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش هستم. پس از آن که مصالح ساختمانی را به دست آوردم، من در اينجا شهر اونتاش و حريم مقدس را برپا نمودم و آن را در يک ديوار خارجی و يک ديوار داخلی محصور کردم. من معبد بلندی ساختم که شبيه آنچه شاهان پيش ساختهاند نبود و آن را به خدای اينشوشينک مقدس وقف کردم. باشد که ساختمان و زحمت من موقوفهی ايشان شود و لطف و عدل اينشنوشينک در اينجا برقرار بماند.»
این بنا که از خشت خام ساخته شده است و روکشی از آجر دارد، اکنون حدود دو و نیم طبقه از آن باقی مانده است. در اطراف معبد تعدادی لوح گلی و جندین مجسمه از انسان و حیوان بدست آمده است .
تصفيه خانه آب رودخانه
آبرسانی به چغازنبيل يكي از شگفتيهاي اين معبد است. رود دز از نزديكي چغازنبيل ميگذرد ولي به دليل اينكه اين رود سطح دشت را فرسايش داده و بستر رودخانه در سطح پايينتري از سطح دشت است - در برخي مكانها 60 متر پايين تر - امكان استفاده از آب اين رود براي اهالي منطقه نبوده است. بنابراين شاه ايلامي اونتاش ناپيريشا دستور به ساخت كانالي به طول 45 كيلومتر ميدهد تا آب رود كرخه را كه هم سطح زمين چغازنبيل بوده، به چغازنبيل برسانند. اين آب پس از اينكه از هفت تپه عبور ميكند به چغازنبيل ميرسد ولي به دليل اينكه آب كرخه پس از گذر از دشت خوزستان گل آلود است آب را در حوضچه هاي ته نشيني بزرگ و كوچكي ميريخته اند و با گذر از تنبوشه ها و استفاده از قوانين منسوب به فيثاغورث، تصفيه كرده و گل آنرا جدا ميكردند! شايد اين يكي از قديمي ترين تصفيه خانه هاي آب جهان باشد.
ميز قربانی
در اطراف معبد و بر روی کف اصلی دو سکوی مدور بريده مشاهده میشود که نظرات مختلفی در مورد آنها ابراز شده، برخی آنها را قربانگاه و برخی ديگر مربوط به ستارهشناسی و ساعت خورشيدی دانستهاند. در موزهی لوور پاريس ميزی موسوم به ميز قربانی (Sacrificial Table) از جنس برنز موجود است که به احتمال زياد متعلق به اين جايگاه است (تصوير).دورتادور ميز قربانی دو مار و پنج زن ديده میشوند. اندازه، دقت و ظرافت بالای بهکاررفته در ساخت اين ميز حکايت از مهارت فراوان فلزکاران دورهی ايلامی دارد.
گاو نگهبان چغازنبیل:
در بخش تاریخی موزه ایران باستان، گاوی سفالی وجود دارد که به دستور شاه عیلام و به عنوان نگهبان بر دروازه ورودی شمال شرقی زیگورات چغازنبیل قرار داده بودند. جنس این گاو ، گل پخته لعابدار و به ارتفاع ۱۰۶ و بدن ۱۰۸ سانتی متر می باشد. بر پشت گاو کتیبه ای به خط عیلامی با این مضمون نوشته شده است:
"من، اونتاش گال، پسر هومبان نومنا، شاه انشان (Anshan) و شوش، یک گاو نر از گل پخته لعابدار، آنچه که شاهان قدیم نکرده اند، من آنرا ساختم و در این مکان مقدس ( به سان یک نگهبان ) قرار بدادم، برای خدای اینشوشیناک، که به این مکان مقدس اقتدار معنوی داد، آن را اهدا کردم، تا زندگی طولانی به دست آورم، تندرستی کسب کنم، ... به تبارم واگذارم. بدین منظور بود که این را ساختم برای خدای اینشوشیناک، خدایی که به این مکان مقدس اقتدار معنوی داد، آن را اهدا کردم. باشد که خدای اینشوشیناک، که در این مکان مقدس اقتدار معنوی دارد، آن را از من چون یک پیشکش بپذیرد."
موقعیت مکانی و جغرافیایی:
چغازنبیل در جنوب غربی ایران، در استان خوزستان و در شهرستان شوش واقع شده است. این سازه در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش (شهر باستانی) و ۳۵ کیلومتری غرب شهر باستانی شوشتر در 20 کیلومتری منطقه باستانی هفتتپه واقع است، اما به دلیل واقع شدن در غرب رودخانه دز، مرز این دو شهرستان، در تقسیمات کشوری جزء شهرستان شوش محسوب میگردد. دسترسی به این اثر باستانی از جادهای انحرافی در جاده شوش به اهواز و همچنین از جاده شوشتر به هفت تپه (جاده کشت و صنعت کارون) مقدور است. این بنا در طول جغرافیایی ۴۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه و پهنای جغرافیایی ۳۲ دقیقهاست. معبد ایلامی چغازنبیل بر روی تپه ای خاکی و در ساحل رودخانه دز از شعب رود کارون در استان خوزستان واقع شده است.
منابع:
- irandeserts.com
- fa.wikipedia.org
- aryazamyn.com